ایتاچی اوچیها بدون شک یکی از بهترین شخصیتهای مکمل در دنیای ناروتو و بهطور کلی انیمه است. او مرموز، جذاب و قدرتمند است. با اینکه در بیشتر بخشهای سریال بهعنوان یک شرور و نماد انتقام ساسوکه معرفی میشود، در ادامه مشخص میگردد که او در واقع محافظ دهکده و برادر کوچکترش بوده است. هر بار که ایتاچی روی صفحه ظاهر میشد، کیفیت داستان به طرز چشمگیری افزایش پیدا میکرد. شخصیتپردازی، پیشینه داستانی و دیگر جنبههای او، از ایتاچی شخصیتی تأثیرگذار و سزاوار یک سری اختصاصی ساخته است.
ایتاچی یکی از بهترین خطوط داستانی را در تمام ناروتو دارد. او در عمق شخصیتپردازی، تنها توسط خود ناروتو، شخصیت اصلی، پشت سر گذاشته شده است. ایتاچی مجبور بود یکی از سختترین تصمیماتی را که یک شخصیت میتواند بگیرد، اتخاذ کند و تمام زندگیاش را وقف ایفای نقش یک شرور کرد، همان نقشی که میدانست برادرش به آن نیاز دارد. حتی وقتی جان باخت، باز هم حقیقت کامل اعمال خود را برای ساسوکه آشکار نکرد، که این ویژگی او را به یکی از خردمندترین شخصیتهای تاریخ انیمه تبدیل میکند.
10 – ایتاچی محافظ واقعی کونوها بود.
ایتاچی تمام تلاش خود را برای دهکدهاش انجام داد.
زمانی که ایتاچی برای اولین بار در داستان معرفی شد، بهعنوان مردی که تمام خاندان اوچیها را قتلعام کرده بود، شناخته میشد. اما نیات واقعی او تا مدتها بعد در ناروتو فاش نشد. در حالی که ابتدا بهعنوان یک شرور دیده میشد، واقعیت چیزی کاملاً متفاوت بود. ایتاچی خانواده اوچیها را کشت زیرا آنها در حال برنامهریزی برای یک جنگ داخلی بودند که میتوانست کونوها را به زانو درآورد و فرصت را برای دهکدههای دیگر فراهم کند تا بهراحتی آن را نابود کنند.
ایتاچی تصمیم گرفت اوچیها را از میان بردارد تا جلوی جنگ داخلی را بگیرد و بقیه کونوها را نجات دهد. این تصمیم برای او آسان نبود و حتی باعث شد که کاملاً از خانهاش دور شود. با این حال، در حالی که از دهکدهاش دور بود، همچنان از آن محافظت میکرد. او به هیچیک از اعضای آکاتسوکی اجازه نداد به کونوها نزدیک شوند و حتی دانزو را تهدید کرد تا مطمئن شود که دانزو و اعضای آنبو و روت او همیشه بدانند ایتاچی هیچوقت از آنها دور نیست.
9 – ایتاچی یکی از بهترین کاربران گنجوتسو در این مجموعه
گنجوتسوی او بینظیر بود.
گنجوتسو یکی از تکنیکهای پیچیدهای است که تنها تعداد کمی از شخصیتهای ناروتو قادر به استفاده از آن هستند. این سبک از جوتسو به کاربر اجازه میدهد با دستکاری ذهن حریف، واقعیت را تحت کنترل خود درآورد و چیزهایی را به او نشان دهد که لزوماً واقعی نیستند. در تمام این مجموعه، افراد زیادی پیدا نمیشوند که در استفاده از گنجوتسو از ایتاچی برتر باشند. او حتی میتواند گنجوتسوی حریفان را با سهولت خنثی کند و آنها را متقاعد کند که در نبرد پیروز شدهاند، در حالی که حقیقت کاملاً برعکس است.
قدرتمندترین توانایی گنجوتسوی ایتاچی، جوتسوی تسوکویومی او است. او میتواند حریف خود را در دنیایی کابوسگونه گرفتار کند، جایی که آنها هزاران سال را در حال شکنجه و مرگ سپری میکنند، اما بارها و بارها زنده میشوند و دوباره میمیرند. در واقعیت، این فرآیند تنها چند ثانیه طول میکشد و به ایتاچی اجازه میدهد حریف خود را از نظر ذهنی درهم بشکند پیش از آنکه آنها حتی فرصت پیدا کنند به او آسیب فیزیکی وارد کنند. این توانایی منحصربهفرد میتواند داستانی جذاب و دیدنی را در یک سریال اختصاصی بر اساس زندگی ایتاچی خلق کند.
8 – ایتاچی ذاتاً مرموز است.
هیچکس از نیات واقعی ایتاچی خبر نداشت.
ایتاچی اوچیها مرموزترین شخصیت در دنیای ناروتو است. در بیشتر بخشهای سریال، او در زیر ردای آکاتسوکی پنهان شده و هیچکس از نیات واقعی او، حتی اعضای دیگر آکاتسوکی، خبر ندارد. حتی در کودکی، ایتاچی افکار و احساسات خود را برای خودش نگه میداشت و تنها با دوست نزدیکش، شیسوی، صحبت میکرد. پس از افشای حقیقت او، درک نیاتش آسانتر میشود، اما همچنان به همان اندازه دستنیافتنی باقی میماند.
یک سریال درباره ایتاچی به همین دلیل میتواند بسیار جذاب باشد. بخشهای زیادی از داستان او هنوز ناگفته باقی مانده است. این سریال میتواند به دوران او بهعنوان جوانترین عضو آنبو، تمریناتش با شیسوی یا حتی ماجراهایش بهعنوان یک عضو آکاتسوکی بپردازد. همچنین میتواند بخشهای بیشتری از مراقبت او از ساسوکه و حتی دیدگاه او در طول نبرد نهاییشان را نشان دهد. مرموز بودن ایتاچی میتواند سریالی درباره او را جذابتر کند و مخاطبان را در طول داستان مجذوب نگه دارد.
7 – نقصهای ایتاچی ، او را بزرگ کرد.
تصمیمات ایتاچی شاید بحثبرانگیز بوده باشند، اما آنها شخصیت او را شکل دادند.
ایتاچی تصمیم گرفت تا کل خاندان خود را نابود کند تا از یک شورش جنگ داخلی جلوگیری کند. او برنامه داشت با استفاده از چشم شیسوی، پدرش را متقاعد کند که باقی خاندان را از این شورش منصرف کند، اما دانزو قبل از آنکه این نقشه به نتیجه برسد، مانع او شد. با نابود کردن خاندان خود، ایتاچی واقعاً از وقوع جنگ داخلی جلوگیری کرد و کونوها را نجات داد، اما شاید این تصمیم درست نبود. با این حال، صرفنظر از درستی یا نادرستی این تصمیم، نقصهای او باعث شدهاند شخصیت او در طولانیمدت جذابتر شود.
یک سریال درباره شخصیتی بینقص خستهکننده خواهد بود. نقصهای ایتاچی او را به آنچه هست تبدیل کردهاند و همین نقصها میتوانند یک سریال درباره او را بسیار دیدنیتر کنند. او همواره تمام تلاش خود را برای کونوها و برای ساسوکه میکند، حتی اگر به قیمت کشتن تعداد زیادی از افراد بیگناه تمام شود. شاید این تصمیم درست نبوده باشد، اما این تصمیمی بود که ایتاچی گرفت و همین انتخابها او را به شخصیتی عمیق و تأثیرگذار تبدیل کردهاند.
6 – ایتاچی ، یکی از قویترین اعضای آکاتسوکی.
آکاتسوکی با حضور ایتاچی حتی قدرتمندتر بود.
آکاتسوکی برای بیشتر بخشهای داستان ناروتو بهعنوان یکی از اصلیترین دشمنان شناخته میشوند. آنها گروهی مرموز و خطرناک هستند که قصد دارند تمام هیولاهای دمدار را از میزبانهای جینچوریکیشان بگیرند تا جهان را تحت سلطه خود درآورند. اعضای این گروه از قدرتمندترین نینجاها تشکیل شدهاند، از جمله هیدان جاودانه، کاکوزوی تقریباً غیرقابلمتوقف شدن و پین مرموز. حتی در میان چنین شخصیتهای خطرناکی، ایتاچی جایگاه خود را حفظ کرده است. تواناییهای او در نینجوتسو، تایجوتسو و گنجوتسو او را به رقیبی برابر برای تقریباً همه اعضای این گروه بدنام تبدیل میکند.
یک سریال درباره ایتاچی میتواند هیجانانگیز باشد، زیرا قدرت فراگیر او را به نمایش میگذارد. او میتواند با قویترین شخصیتهای ناروتو مبارزه کند، هم به لطف مهارتهای جنگیاش و هم هوش بینظیرش. دیدن مبارزات ایتاچی با سایر اعضای آکاتسوکی یا مأموریتهای او در کنار همرزمان جدیدش که به روستاها حمله میکنند و جینچوریکیهایشان را میدزدند و ویرانی به جا میگذارند، میتواند تجربهای دیدنی و جذاب باشد.
5 – او از پشت صحنه از ساسوکه محافظت میکرد.
ساسوکه هیچ تصوری نداشت که برادرش در حال محافظت از او است.
ایتاچی که در نهایت بهعنوان محافظ ساسوکه شناخته شد، یکی از بهترین خطوط داستانی در سری ناروتو است. او داستان را بهعنوان هدف انتقام ساسوکه آغاز کرد، و این مسئله کاملاً منطقی به نظر میرسید. آنها در کودکی به یکدیگر نزدیک بودند و ساسوکه به برادر بزرگترش افتخار میکرد، اما همه چیز زمانی تغییر کرد که ایتاچی خاندان آنها را قتلعام کرد و والدینشان را کشت. ایتاچی میدانست که ساسوکه برای درک دلایلش هنوز بسیار جوان است، بنابراین نقش شروری را پذیرفت که ساسوکه برای مبارزه به آن نیاز داشت.
ایتاچی تمام کارهایش را برای برادر کوچکترش و دهکدهاش انجام داد. وقتی دانزو به فکر آسیب رساندن به ساسوکه بود، ایتاچی مطمئن شد که او را تهدید کند تا از برادرش محافظت کند، حتی با اینکه نمیتوانست شخصاً در کنارش بماند. حتی زمانی که ساسوکه او را کشت، ایتاچی نتوانست جلوی خود را بگیرد و با محبت پیشانی ساسوکه را لمس کرد، درست مثل زمانی که قبل از سقوط خاندانشان این کار را میکرد.
4 – او یکی از باهوشترین شخصیتهای ناروتو است.
او بیشتر از هر کسی به آینده نگاه میکرد.
اینکه ایتاچی را فقط “خردمند” بنامیم، کملطفی است. او نهتنها در نبردها جلوتر از همه فکر میکرد، بلکه برای آینده برادرش، خاندانش و کل دهکده نیز دیدگاه بلندمدتی داشت. او در نوجوانی متوجه شد که خاندان اوچیها قصد شورش علیه دهکده را دارند، و حتی در آن سن نیز پیامدهای چنین نبردی در مقیاس بزرگ را درک کرد. او میدانست که کونوها نمیتواند از یک جنگ داخلی جان سالم به در ببرد. به همین دلیل، با نگاه دوراندیشانهاش، تصمیم گرفت خاندان خود را نابود کند و در این مسیر، جان تعداد زیادی از بیگناهان را نجات داد.
لحظات انگشتشماری در ناروتو وجود دارند که به اندازه زمانی که یک شخصیت فکر میکند ایتاچی را در تنگنا قرار داده، ولی در نهایت متوجه میشود که خود او در تمام مدت در دام ایتاچی بوده، تأثیرگذار هستند. ایتاچی آنقدر از حریفانش باهوشتر است که حتی نیازی به کشتن آنها ندارد. بهعنوان مثال، کورنای فکر میکرد که با استفاده از گنجوتسو ساسوکه را شکست داده است، اما در نهایت متوجه شد که از همان ابتدا در گنجوتسوی ایتاچی گیر افتاده بود. این، بخشی جداییناپذیر از مهارتهای بینظیر ایتاچی است.
3 – حس فداکاری او بینظیر است.
ایتاچی به همان شروری تبدیل شد که ساسوکه به آن نیاز داشت.
ایتاچی شاید سختترین تصمیم را در میان تمام شخصیتهای ناروتو گرفته باشد. در حالی که ناروتو زمان خود را صرف قویتر شدن برای مبارزه با شرورها میکند و برخی از آنها را در طول مسیر نجات میدهد، ایتاچی چنین راه آسانی نداشت. او مجبور شد برای نجات کونوها که بسیار بزرگتر از خاندان اوچیها بود، کل خاندانش را نابود کند؛ تصمیمی که کمتر کسی جرأت انجام آن را دارد. با کشتن تمام خاندان خود، او آینده خودش را قربانی کرد تا آینده ساسوکه و کونوها را حفظ کند.
حس فداکاری ایتاچی بسیار فراتر از دیگران است. در حالی که شخصیتهایی مانند پین افراد بیگناه را برای اهداف خود قربانی میکنند، ایتاچی حتی حاضر است والدین خود را بکشد تا صلح را در دهکدهاش حفظ کند. حتی والدین او نیز تحت تأثیر عزم راسخ ایتاچی قرار گرفتند و اعتراف کردند که درد ایتاچی از درد آنها بسیار بیشتر خواهد بود، چرا که او باید تا پایان عمر با این تصمیم زندگی کند.
2 – عمق شخصیت ایتاچی تقریباً بیهمتاست.
ایتاچی زندگیاش را وقف عزیزانش کرد.
خط داستانی ایتاچی عمیقترین در میان تمام شخصیتهای ناروتو است. شخصیتهای بسیاری با داستانهای عمیق در این مجموعه وجود دارند، مانند کاکاشی و پین، اما حتی آنها نیز در برابر نبوغ اوچیها نمیتوانند رقابت کنند. ایتاچی نهتنها زندگیاش، بلکه حتی زمان احضار دوبارهاش را نیز به محافظت از کونوها و ساسوکه اختصاص داد. او حتی پس از مرگش نیز یک برنامه اضطراری با استفاده از چشم شیسوی ایجاد کرد تا مطمئن شود که میتواند از آنچه برایش عزیز است، محافظت کند. این فداکاری بهوضوح در زمانی که برای متوقف کردن کابوتو و پایان دادن به احضار مجدد رفت، دیده میشود.
مبارزه او با کابوتو در کنار ساسوکه نشان داد که ایتاچی چقدر عمیق و پیچیده است. او اهمیتی نمیداد که وظیفهاش چقدر دشوار یا غیرممکن به نظر میرسد. از نظر او، این کار ارزشش را داشت اگر به معنای نجات دهکدهاش و محافظت از برادر کوچکش بود. شخصیتهای زیادی در دنیای انیمه وجود ندارند که چنین عمقی در شخصیتپردازی داشته باشند، و همین موضوع باعث میشود که یک سریال درباره ایتاچی، به جذابترین شکل ممکن تبدیل شود.
1 – ایتاچی حاضر بود برای تبدیل شدن به یک قهرمان، نقش یک شرور را بپذیرد.
تنها ایتاچی توانست تمام خاندان خود را نابود کند.
ایتاچی برای تبدیل شدن به یک ناجی در بلندمدت، به شرور مطلق در کوتاهمدت بدل شد. او حاضر بود کاری را انجام دهد که هیچکس دیگری جرأت انجام آن را نداشت: کشتن خاندان خود برای نجات کل دهکده. چنین تصمیمی نیاز به بلوغ فکری فوقالعادهای دارد؛ درک اینکه گاهی باید یک شاخه را قطع کرد تا کل درخت زنده بماند، و از آن مهمتر، شجاعت برای انجام این کار.
این واقعیت که ایتاچی نهتنها مایل بود بلکه توانست کل خاندان خود را نابود کند، او را از تمام شخصیتهای دیگر ناروتو متمایز میکند. او به همان اندازه که قدرتمند است، خردمند نیز هست تا بتواند چنین تصمیم سختی را در سنین جوانی بگیرد. یک سریال درباره ایتاچی میتواند بسیار جذاب باشد، زیرا این تصمیم و پشت پرده آن را به تفصیل نشان میدهد. سریال میتواند بر خرد او تمرکز کند، از جمله کارهایی که او در پشت صحنه برای محافظت از کونوها، مراقبت از ساسوکه و متقاعد کردن آکاتسوکی به این که او همان شروری است که ادعا میکند، انجام میدهد.
نظر شما چیه؟ شما چه علتهای دیگهای به این موضوع اضافه میکنید؟
منبع : Screen Rant