شکی نیست که «شیطانکش» یا همان «کیمتسو نو یایبا» اثر کویوهارو گوتوگه، یکی از محبوبترین آثار در دنیای انیمه و مانگا است که مخاطبان جدیدی را به این ژانر جذب کرده است.
داستان «شیطانکش» از الگوی کلاسیک شونن پیروی میکند؛ با یک شخصیت اصلی مرد که در مسیر دستیابی به اهدافش، دوستیها و رقابتهایی شکل میدهد که تأثیر عمیقی بر روند داستان میگذارند.
استودیو یوفوتیبل کار فوقالعادهای در اقتباس از مانگای گوتوگه انجام داده است. در واقع، اغراق نیست اگر بگوییم انیمه با رنگهای درخشان و تصاویر خیرهکنندهاش، شخصیتهای گوتوگه را به سطح بالاتری ارتقا داده است. یوفوتیبل همواره با انیمیشنهای استثناییاش، فراتر از انتظارات عمل میکند. با این حال، مانگا نیز جذابیتهای خاص خود را دارد و به همان اندازه لذتبخش است.
برای خرید سری کامل این مانگای استثنائی دکمه زیررا لمس یا کلیک کنید.
10 – دیالوگهای مانگا از انیمه بیشتره
حرف زدن کاراکترها تو مانگا خیلی تندتر و خشنتره نسبت به انیمه
استودیو یوفوتیبل یکی از وفادارترین استودیوها به نسخه اصلی شناخته میشود که به خاطر کار فوقالعادهاش در انتقال روایت «شیطانکش» به پرده نمایش، بدون از دست دادن جزئیات زیاد، مورد تحسین قرار گرفته است. با این حال، حتی یوفوتیبل هم این مجموعه را برای مناسبتر شدن برای خانوادهها تطبیق داده و با حذف زبان خشنتر، آن را برای مخاطبان جوانتر جذابتر کرده است.
نزدیک پایان فصل اول، پس از اینکه تانجیرو و نزوکو برای اولین بار با هاشیراها ملاقات میکنند، آنها برای درمان به عمارت پروانه برده میشوند. در زمان انتظار، آئویی با لحنی نسبتاً تند با آنها روبرو میشود. در مانگا، او با عصبانیت میپرسد «شما دیگه کدوم جهنمی هستید؟!» در حالی که در انیمه، او با ادب میپرسد که آنها چه کسانی هستند.
به طور مشابه، یوشیرو در اولین دیدارش با خواهر و برادر کامادو، در مانگا نزوکو را «پیرزن» خطاب میکند، اما در انیمه او را «مایه دردسر» مینامد. این تغییرات و موارد مشابه دیگر نشان میدهند که مانگا نسبت به انیمه لحن خشنتری دارد.
9 – مانگا کلی توضیحات اضافه داره که باعث میشه شخصیتها رو بهتر بشناسیم
یوفوتیبل ترجیح داد این توضیحات رو نذاره چون میخواست داستان رو یه جور دیگه تعریف کنه
یکی از بزرگترین تفاوتها میان مانگا و انیمه «شیطانکش» این است که انیمه فاقد راوی است و به همین دلیل ناچار به حذف اطلاعاتی شده که در کادرهای راوی مانگا وجود دارد. با این حال، یوفوتیبل موفق شده تقریباً تمام روایتهای مهم را از طریق شخصیتهای حاضر در صحنه منتقل کند.
یکی از نمونههای بارز این موضوع را میتوان در قسمت چهارم «قوس محله سرگرمی شیطانکش» مشاهده کرد. در این قسمت، موشهای قویهیکلی که به کمک سه قهرمان میآیند، در مانگا توسط کادر راوی به عنوان همراهان تنگن معرفی میشوند، در حالی که در انیمه این اطلاعات توسط اینوسوکه ارائه میشود.
با این حال، در همین قوس داستانی، انیمه مجبور شده اطلاعات مربوط به قدرت انفجاری شمشیرهای تنگن را به صورت کلامی حذف کند و تنها آن را در عمل نشان دهد. این جزئیات که در مانگا زودتر ارائه میشود، تنگن را حتی قدرتمندتر نشان میدهد، که متأسفانه انیمه نتوانسته این کار را انجام دهد.
8 – انیمه خداحافظی قشنگتری با تنگن کرد، چیزی که تو مانگا ازش خبری نبود
به نظرم این بخش از داستان باید تو مانگا هم میاومد، حیف شد که نذاشتنش
پس از قوس محله سرگرمی، مانگا تا حد زیادی تنگن اوزویی، هاشیرای تازه بازنشسته را به حاشیه میبرد. با این حال، انیمه از این فرصت استفاده میکند تا نقش او را گسترش دهد و پایانی درخور را که تنگن شاید شایستهاش بود، در «شیطانکش» به تصویر بکشد.
در قوس آموزش هاشیراها که مانگا آن را تنها در چند صفحه خلاصه کرده، انیمه یک قسمت کامل را به آن اختصاص میدهد و به تنگن اجازه میدهد تا واکنشهای عاطفی عمیقی از خود نشان دهد.
این افزوده، به طور ظریفی رشد تانجیرو را برجسته میکند، اما در واقع این تنگن است که توجهها را به خود جلب میکند. لحظات پشیمانی و آسیبهای روحی ماندگار او، به شخصیتش عمق میبخشد و دیدن اینکه تانجیرو و دیگر شیطانکشها به او اطمینان میدهند که میراثش پایدار خواهد ماند، به تجربهای پاداشدهنده تبدیل میشود.
7 – این قسمت از داستان قشنگ نشون میده که چرا هاشیراها انقدر خاص و مورد احترامن و چطوری به این مقام رسیدن
انیمه به شکلی عمیق نشون میده چرا هاشیراها تو یه سطح کاملاً متفاوت هستن
از آنجا که فصل چهارم “شیطانکش” میبایست داستان تمرینات هاشیرا را که در مانگا تنها در ده فصل به پایان رسید، به یک فصل کامل تبدیل کند، انیمه تفاوتهای قابل توجهی را معرفی میکند، از جمله بینشی ظریف اما تأثیرگذار درباره آنچه برای تبدیل شدن به یک هاشیرا لازم است. انیمه به روشنی نشان میدهد که تبدیل شدن به هاشیرا از طریق تلاش مداوم و تمرینات سخت حاصل میشود، مفهومی که به طور ظریف از طریق هاشیراهای مه، باد و مار منتقل شده است.
در بخش تمرینات هاشیرا، صحنهای اختصاصی وجود دارد که در آن موئیچیرو توکیتو تصمیم میگیرد پس از یک روز کامل آموزش به سایر شیطانکشها، به تنهایی با اوبانای و سانمی تمرین کند. این سه نفر با هم نیاز مشترکشان برای تمرینات بیشتر جهت رسیدن به سطح بعدی را ابراز میکنند که نشاندهنده تعهد خستگیناپذیر آنهاست. این جزئیات کوچک اما مهم، در کنار شدت تمرینات، اشاره میکند که مسیر تبدیل شدن به هاشیرا با تلاش سخت آغاز میشود – موضوعی که متأسفانه مانگا نتوانست به آن بپردازد، همانطور که در نمایش واکنشهای احساسی هاشیراها نیز موفق نبود.
6 – تغییرات اضافی در بخش تمرینات هاشیرا باعث شده احساسات هاشیراها عمیقتر نشون داده بشه
واکنشهای احساسی هاشیراها تو انیمه باعث شده که بیشتر بتونیم باهاشون ارتباط برقرار کنیم و اونها رو مثل خودمون ببینیم
این فقط تنگن اوزویی نیست که فرصت ابراز احساسات ضروری را پیدا میکند؛ سایر هاشیراها نیز لحظاتی دارند که از نظر احساسی میدرخشند. هاشیراهایی که در نمایش احساسات عمیقتر انسانی در مرکز توجه قرار میگیرند، هاشیراهای مار و باد هستند. اوبانای ایگورو و سانمی شینازوگاوا ابتدا در قسمت اول “بخش تمرینات هاشیرای شیطانکش” برجسته میشوند، جایی که در ماموریتی مربوط به ربودن زنان توسط شیاطین شرکت میکنند. صحنههای گسترش یافته در انیمه، قدرت و تعهد آنها را به شیوهای که مانگا نمیتوانست نشان میدهد و توجه و مراقبتشان نسبت به زنی که از او محافظت میکنند را به تصویر میکشد.
عمیقترین لحظه زمانی است که اوبانای به ترس خود از دیدن قلعه بینهایت مرموز اعتراف میکند، احساسی که سانمی نیز آن را تایید میکند و نشان میدهد که در پس قدرت چشمگیرشان، آنها نیز مانند هر کس دیگری انسان هستند. گیو تومیوکا نیز در صحنهای اضافه شده، جنبه احساسی خود را نشان میدهد، جایی که در چالشی با تانجیرو رقابت میکند که در صورت باخت، باید به تمرین بازگردد. این افزودهها در انیمه بزرگترین تفاوت هستند، زیرا زمینهای را برای هاشیراها فراهم میکنند که در مانگا تا حد زیادی از دست رفته بود.
5 – قشنگترین و دلنشینترین لحظه شیطانکش از یه صحنهای میاد که فقط تو انیمه هست و تو مانگا نیست
اون قسمت باحال مسابقه هواپیمای کاغذی که تو بخش تمرینات هاشیرا دیدیم، تو داستان اصلی نبوده و سازندگان انیمه خودشون این ایده قشنگ رو اضافه کردن
2 – میدونی چیه؟ انیمه شیطانکش یه ویژگی باحال داره – همیشه بعد از تیتراژ پایانی، بدون استثنا یه سری محتوای اضافه و جذاب برامون میذاره!
راستش این رازهای دوره تایشو که توی انیمه گذاشتن خیلی باحال و سرگرمکنندهست! کلی به جذابیت داستان اضافه کرده
اگرچه “شیطانکش” دارای باکسهای گفتگوی راوی است، انیمه از طریق صحنههای پس از تیتراژ که به “رازهای دوره تایشو” معروف هستند، اطلاعات جالب و نکات سرگرمکنندهای را به داستان میافزاید. در حالی که اطلاعات کلی مستقیماً از مانگا یا بخشهای ویژه در پایان هر جلد برداشت شدهاند، رازهای دوره تایشو اغلب شامل لحظات اصیل و منحصر به فرد انیمه نیز میشود.
در قسمت پایانی “کمان آموزش هاشیرا”، این بخش حال و هوای احساسی به خود میگیرد و نشان میدهد که چگونه تانجیرو و میتسوری درباره الهامبخش بودن اعمال رنگوکو صحبت میکنند. آنچه این لحظه را حتی تأثیرگذارتر میکند، طنین صدای رنگوکو در پایان پس از تیتراژ است که بار دیگر به میتسوری و تانجیرو انگیزه میبخشد و به عنوان ادای احترامی شایسته به یکی از محبوبترین شخصیتهای مجموعه عمل میکند.
1 – یکی از نقاط قوت خفن مانگای “شیطانکش” سبک هنری منحصر به فردشه! طراحیهاش واقعاً چشمنوازه
درسته که مانگای شیطانکش به اندازه انیمه رنگارنگ و درخشان نیست، ولی یه جذابیت و سحر خاص خودش رو داره که آدم عاشقش میشه!
طراحیهای درخشان شخصیتها در انیمه “شیطانکش” توسط استودیو یوفوتیبل، از اقتباس آثار اصلی مانگا نشأت میگیرد. در حالی که انیمه با رنگهای درخشان، طراحیها را ارتقا میبخشد، یک جزئیات ظریف به هنر مانگا کیفیتی منحصر به فرد میدهد.
سبک کویوهارو گوتوگه شباهت قابل توجهی به هنر سنتی ژاپن دارد. با توجه به اینکه روایت این مجموعه در دوره تایشو اتفاق میافتد – دورهای که سنتهای فرهنگی ژاپن قویتر از امروز بود – این انتخاب هنری به نظر عمدی میرسد و هماهنگی خاصی با غنای فرهنگی آن دوره دارد. این تمایز بین مانگا و انیمه “شیطانکش” به عنوان تفاوتی قابل توجه خودنمایی میکند و دلیل قانعکنندهای برای قدردانی بیشتر از مانگای اصلی ارائه میدهد.
امیدوارم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید
منبع : Screen Rant