تصور کن: بعد از یک روز طولانی و سخت کار کردن، در حال بازگشت به خانه هستی. در روستا کارهایت را انجام دادهای، تمام ذغالی که همراه داشتی را فروختهای و بالاخره میخواهی چهرههای خندان خانوادهات را ببینی. بعد از زحمت زیاد و یک مسیر سخت، این دیدار میتوانست مثل یک نفس تازه باشد. اما وقتی کلبهات را میبینی، چیزی وحشتناک توجهت را جلب میکند. دیوارها با خون رنگ شدهاند و مادر و خواهر و برادرانت بیجان در برف افتادهاند. چیزی یا کسی به اینجا آمده و همه چیز را از تو گرفته، به طرز بیرحمانه و خشونتآمیز.
این داستان آغازین شیطانکش: کیمتسو نو یائیبا است، مانگای محبوب کویوهارو گوتوگه که اولین بار در فوریه ۲۰۱۶ در مجله هفتهنامه شونن جامپ منتشر شد. بعدها در سال ۲۰۱۹، اقتباس انیمهای آن به سرعت توانست دنیا را مجذوب خودش کند. این داستان پر از احساسات عمیق، غمانگیز، زیبا و در عین حال منحصربهفرد است. شیطانکشها در این داستان، اعمال خشونتآمیزشان را با آرامش و ظرافتی مثل یک هنرمند انجام میدهند و همینطور روایت داستان، از ابتدا تا انتها، تصویری زیبا و تأثیرگذار میسازد.
اما بیایید بیش از حد احساسی نشویم و وارد جزئیات شویم. شیطانکش: کیمتسو نو یائیبا چیست و چرا اینقدر محبوب شده؟
با لمس گزینه [خرید مانگا] تمامی جلدهای این مانگا را با بهترین کیفیت از فروشگاه دم میتوانید تهیه کنید
شیطان کش چیست؟
شیطانکش: کیمتسو نو یائیبا ایدهای از ذهن کویوهارو گوتوگه، مانگاکای ۲۶ سالهای بود که به سرعت در حال پیشرفت در این صنعت بود. گوتوگه پیش از این با چندین اثر کوتاه توجه زیادی را به خود جلب کرده بود. شیطانکش در ابتدا موفقیت متوسطی داشت، اما با تبلیغات دهان به دهان و فصل اول انیمهای جذاب و نفسگیر، در سال ۲۰۱۹ به محبوبیت فراوانی دست یافت و از آن زمان به بعد، شهرتش با سرعتی سرسامآور رو به افزایش بوده است. در نهایت، این اثر تبدیل به موفقترین و سودآورترین کار گوتوگه شد.
داستان شیطانکش در دوران تایشو در ژاپن رخ میدهد؛ دورانی که اقتصاد روستایی با مشکلات شدید و رکود اقتصادی روبهرو بود. خانواده کامادو نیز از این مشکلات به شدت آسیب دیده بودند. با غیبت پدر خانواده، تانجیرو کامادو جوان مجبور میشود تا بار زندگی را به دوش بکشد و مادر و خواهر و برادرانش را خوشحال و سیر نگه دارد. تانجیرو برای کسب درآمد مرتب به شهر مجاور سفر میکند. روحیه شاد و تلاش بیوقفه او باعث شده که در شهر برای انجام کارهای کوچک و متفرقه فردی محبوب باشد.
این روایت آغازگر سفری است که زندگی تانجیرو و خواهرش را به طور کامل دگرگون میکند.
در یکی از همین روزها، که به نظر میرسید مثل هر روز دیگری باشد، تانجیرو به خانه بازمیگردد و با صحنهای وحشتناک مواجه میشود: خانوادهاش قتلعام شدهاند. تنها بازمانده، خواهر کوچکش نزوکو است. تانجیرو تلاش میکند تا او را به جایی امن ببرد، اما در میانه راه، نزوکو ناگهان به او حمله میکند. او مانند یک حیوان وحشی، به شکلی گرسنه و خشمگین، به تانجیرو چنگ میزند و غرشی عجیب میکند. هر اتفاقی که در آن روز افتاده، نزوکو را به موجودی قدرتمند و بیکلام تبدیل کرده است.
در این میان، یک مهاجم مرموز به نام گیو تومیوکا ظاهر میشود و حقیقت وحشتناک را آشکار میکند: نزوکو به یک شیطان تبدیل شده است. گیو که وظیفهاش نابود کردن شیاطین است، قصد دارد نزوکو را بکشد، اما چیزی در رفتار او توجه گیو را جلب میکند: نشانههایی از انسانیت که هنوز در نزوکو باقی ماندهاند. با اکراه، گیو تصمیم میگیرد نزوکو را زنده بگذارد و او را به مراقبت تانجیرو بسپارد.
تانجیرو که حالا توانسته کمی از این فاجعه سر در بیاورد، تصمیم میگیرد به هر قیمتی که شده راهی برای درمان نزوکو پیدا کند و در عین حال، کسی را که مسئول نابودی خانوادهاش بوده پیدا کند. این تصمیم، همراه با برخوردش با گیو، او را به مسیری هدایت میکند که در آن تبدیل به یک شیطانکش میشود.
شیطان و شیطانکش چه کسانی هستند؟
شیاطینی که در دشتهای ژاپن پرسه میزنند، به خاطر قدرت فوقالعاده و عطش بیپایانشان برای گوشت انسان شناخته میشوند. بسیاری از آنها هنوز شباهتی به انسانهایی که زمانی بودند دارند، اما برخی دیگر به موجودات زشت و وحشتناکی تبدیل شدهاند که عملاً انسانها را میخورند. این شیاطین تنها دو نقطه ضعف دارند: در معرض نور خورشید قرار گرفتن یا قطع سرشان با تیغهای مخصوص که برای نابودی آنها طراحی شده است.
شیاطین بهعنوان موجوداتی بیرحم و بیروح شناخته میشوند که از رنج دادن انسانهای بیگناه لذت میبرند. تعداد روزافزون آنها بشریت را تا مرز نابودی کشانده است. با این حال، با وجود رفتارهای ابتدایی و حیوانی، بسیاری از شیاطین بسیار باهوش هستند و تحت فرماندهی یک رهبر بیرقیب به نام موزان، سلسله مراتبی را شکل دادهاند.
اتفاقاً موزان همان کسی است که مسئول فاجعهای است که برای خانواده کامادو رخ داد، و همین امر باعث میشود که تانجیرو هدف اصلی خود را روی نابودی او متمرکز کند.
ماهیت پیچیده و رازآلود شیاطین آنها را خطرناکتر کرده است. هر چه بیشتر زندگی انسانها را میبلعند، تواناییهای فراطبیعی شومی به نام هنرهای خون شیطانی را به دست میآورند که بهسرعت میتواند طعمههایشان را به نابودی بکشاند. تنها کسانی که در یک سبک باستانی از مبارزه آموزش دیدهاند، شانس مقاومت در برابر این ظلم را دارند—این افراد شیطانکشها هستند.
برای تبدیل شدن به یک شیطانکش، افراد باید یک دوره آموزشی سخت و خطرناک را پشت سر بگذارند و در نهایت در آزمونی مرگبار شرکت کنند. تنها عده کمی از این آزمون جان سالم به در میبرند و تعداد کمتری موفق به کسب صلاحیت میشوند.
برای موفقیت در حرفه شیطانکشی، فرد باید بر هنر تکنیکهای تنفس مسلط شود. با کنترل تنفس و دستیابی به حالت تعادل مداوم، مبارزان نه تنها میتوانند تواناییهای جسمانی خود را بهطرز چشمگیری افزایش دهند، بلکه حتی میتوانند به ضرباتشان قدرتهای عنصری بدهند. این قدرتها از آب، آتش و رعد گرفته تا موارد خاصتری مانند مار و حشره متغیر هستند (و باور کن، این دو آخری خیلی جذابتر از چیزی هستند که به نظر میرسند).
برای انجام وظایف خود، شیطانکشها از تیغههای نیچیرین استفاده میکنند؛ شمشیرهایی که از فلزی ساخته شدهاند که دائماً نور خورشید را جذب میکند و به همین دلیل برای شیاطین کشنده است. وقتی یک شیطانکش برای اولین بار شمشیرش را از غلاف بیرون میکشد، تیغه رنگ خاصی به خود میگیرد که هر رنگ ویژگیهای منحصربهفردی دارد.
هرچند بیشتر شیاطین در انیمه و مانگای شیطانکش دشمن هستند، تعداد کمی از آنها به تانجیرو و دیگران کمک میکنند. از جمله این شیاطین میتوان به تامایو و همراهش یوشیرو اشاره کرد. اگر میخواهی بیشتر درباره این دو و سایر شیاطین سری بدانید، حتماً راهنمای ما درباره شیاطین شیطانکش را بررسی کن.
معرفی شخصیتهای این مانگا
شیطانکش پر از شخصیتهایی است که میتوانید به آنها دل ببندید. از قهرمان بسیار دوستداشتنی داستان گرفته تا شیطانکشها، این انیمه گروهی غنی از قهرمانان، شرورها و حتی شخصیتهایی که بین این دو دسته قرار میگیرند را معرفی میکند.
البته این راهنما قرار نیست تکتک شخصیتهای شیطانکش را بررسی کند، اما چند شخصیت اصلی و مهمی که باید آنها را بشناسید، معرفی خواهد شد. آمادهاید تا با این دنیای جذاب بیشتر آشنا شوید؟
تانجیرو کامادو
در قلب داستان ما، البته، تانجیرو قرار دارد. او هرگز دلیلی برای مبارزه نداشته، چه برسد به مبارزه با شیاطین، و به همین دلیل به سرعت خود را در شرایطی میبیند که کاملاً فراتر از توانش است. با این حال، تنها چیزی که او را از مرگ زودرس نجات میدهد، اراده قویاش است؛ ارادهای که او را وادار میکند تا از محدودیتهای خودش عبور کند.
تانجیرو به مرور زمان ثابت میکند که یک استراتژیست ماهر است و میتواند در کسری از ثانیه خود را با شرایط جدید وفق دهد تا به موفقیت برسد. با وجود تمام چیزهایی که شیاطین از او گرفتهاند، او همچنان آنها را بهعنوان موجوداتی برابر میبیند؛ موجوداتی که باید با افتخار و بدون کینه نابود شوند.
او با استفاده از تکنیک تنفس آب قادر است حملات زیبایی را انجام دهد که هم برای حمله و هم دفاع بسیار مؤثر هستند. یکی از نقاط قوت شیطانکش: کیمتسو نو یائیبا، هنر جسورانه و خیرهکننده استودیوی یوفوتیبل است که در هر صحنهای که تانجیرو شمشیرش را به حرکت در میآورد، به وضوح دیده میشود. این مبارزات واقعاً تماشایی هستند!
نزوکو
خواهر تازهتغییریافتهی تانجیرو، نزوکو، بهندرت از کنار او دور میشود. او همان ضعفهایی را دارد که سایر شیاطین از آن رنج میبرند و باید از نور خورشید (یا شیطانکشهای بسیار ماهر) دور نگه داشته شود. در همین حال، نزوکو به سختی تلاش میکند تا آخرین نشانههای انسانیت خود را حفظ کند.
عشق عمیق او به برادرش، همراه با قدرت ذاتیاش، نزوکو را به یک مبارز قدرتمند تبدیل کرده است. او با وجود وضعیت شیطانیاش، همچنان بهعنوان یک شخصیت مثبت و حامی تانجیرو نقش مهمی در داستان دارد.
زنیتسو آگاتسوما
همسفران تانجیرو و نزوکو، که آنها نیز شیطانکشهای در حال آموزش هستند، ترکیبی جالب و گاهی عجیب از شخصیتها را تشکیل میدهند. اولین نفر زنیستسو آگاتسوما است، یک فرد همیشه ترسو که مدام در وحشت زندگی میکند و در نگاه اول هیچ مهارت رزمی خاصی ندارد. این که چطور اصلاً توانسته آزمون ورودی را با موفقیت پشت سر بگذارد، سؤالبرانگیز است. آیا این موفقیت تنها یک شانس بوده؟ یا شاید چیزی بیشتر از آنچه به نظر میرسد در وجود زنیستسو نهفته باشد؟
زنیستسو از تکنیک تنفس رعد استفاده میکند. با اینکه ترسش گاهی او را فلج میکند، اما تواناییهایش در مبارزات لحظات شگفتانگیزی را رقم میزند که او را به یک شخصیت غیرمنتظره و جذاب تبدیل میکند.
اینوئوسکه هاشیبیرا
اینوئوسکه هاشیبیرا کاملاً داستان متفاوتی است. همانطور که سر توخالی گراز وحشی که بهعنوان ماسک بر سر دارد نشان میدهد، او مردی وحشی است که بدون فکر خود را به هر مبارزهای میاندازد. او حتی تا جایی پیش میرود که تکنیک تنفس مخصوص خودش را ایجاد میکند: تنفس حیوانی. دو تیغه نیچیرین او به شدت تغییر یافتهاند (یا شکسته شدهاند، بسته به این که از چه کسی بپرسید) تا بتوانند بهتر گوشت را پاره کنند.
شیطانکش هاشیرا
شیطانکشهای ردهبالا که با عنوان هاشیرا شناخته میشوند، مبارزانی نخبه و مرگبار هستند. این گروه شامل شخصیتهایی با ویژگیهای منحصربهفرد است، از شینوبو کوچو که با وجود ظاهر شاد و آرامش، مرگبارترین ضربات را وارد میکند، تا گیو تومیوکا، شخصیت مرموزی که نزوکو را نجات داد و مسیر تانجیرو را شکل داد.
هاشیراها نه تنها بهعنوان مبارزانی بیرحم علیه شیاطین شناخته میشوند، بلکه اگر انسانی باشید، الهامبخش و شگفتانگیز به نظر میرسند. هر کدام از آنها نمایانگر تواناییهای خارقالعاده و تعهد بیپایان به محافظت از بشریت هستند.
چرا باید شیطانکش را تماشا کرد؟
شیطانکش: کیمتسو نو یائیبا داستانی است که در تضادهای شگفتانگیز روایت میشود. از همان ابتدا با یک ضربه عاطفی سنگین از نابودی خانواده کامادو شروع میشود و همین امر پیوندی ملموس بین مخاطب و این خانواده ایجاد میکند. شما واقعاً با آنها همدردی میکنید و برای گرفتن انتقام از موجود بیرحمی که زندگی آرامشان را نابود کرده، لحظهشماری میکنید.
اشکهایتان جاری خواهد شد، و هیچ شرمی هم در این نیست.
قهرمانان داستان از لحاظ ظاهری و رفتاری رنگارنگ و پرانرژی هستند، اما در دنیایی تاریک و بیرحم برای بقا میجنگند. این شخصیتها، چه نیکوکار، چه شرور یا حتی در جایی بین این دو، از صفحه مانگا یا صحنه انیمه زنده میشوند و شما را شیفته خود میکنند.
شیطانکش با داستان هیجانانگیز و اجرای بینقص خود تخیلات ما را تسخیر کرده است. فقط یک نگاه گذرا به آن کافی است تا شما را کاملاً جذب کند. این داستان از همان ابتدا با قدرت شروع میشود و هیچگاه از هیجانش کم نمیکند.
راهحل واضح؟ مستقیماً وارد داستان شوید و خودتان از شگفتیهای آن لذت ببرید. یک راه حل پیچیدهتر؟ تسلط بر هنر تنفس تمام تمرکز، به دست آوردن یک تیغه نیچیرین و رهایی جهان از تمام نیروهای شیطانی برای دستیابی به درک عمیقتری از این اثر.
امیدوارم این مقاله مفید براتون واقع بشه
منبع : Crunchyroll